سوره اعراف [جائى است میان بهشت و جهنم](بلندی ها)
این سوره چنین بیان می کند که گویا عهدی را که خداوند از آدمیان گرفته که او را بپرستند و چیزی را شریک او قرار ندهند، مبنای کلام قرار گیرد. در ادامه از سیر تاریخی این عهد که بر حسب مسیر انسانیت در امم و قرون گذشته نموده است بحث می کند. چون اکثر امم گذشته این عهد را شکسته و آن را از یاد بردند.
این سوره به انذار عموم مردم پرداخته و اقامه موعظه و حجت کرده و با ذکر داستان آدم و ابلیس و داستان های نوح و هود وصالح و لوط و شعیب و موسی (سلام الله علیها)وسیله عبرت را فراهم ساخته است. یعنی اینکه برای اکثریت مردم انذار و برای مؤمنین یادآوری و تذکر و برای مشرکین عذاب بیچاره کننده آخرت.
در این سوره مقدار قابل ملاحظه ای از معارف الهی را بیان کرده و از آن جمله وصف ابلیس و لشکرش، وصف قیامت و میزان، اعراف و وصف مردم با ایمانی که همیشه به یاد خدایند. همچنین ذکر عرش و تجلی پروردگار و اسمای حسنای او و مواردی در خصوص واجبات و محرمات.
نام گذاری این سوره به اعراف به تعبیر همین کلمه است که در آیه های 46 و 48 این سوره آمده است.
«اعراف» به معنای قسمت های بالای حجاب و تل های شنی و «عرف» به معنی یال اسب و تاج خروس و قسمت بالای هر چیزی است . پس معلوم می شود که این کلمه به هر معنا که استعمال شود معنای «علو» و بلندی در آن است. پس منظور از اعراف با توجه به اینکه در این سوره هم اشاره شده که اهل اعراف مشرف بر جمیع مردم از بهشتیان و دوزخیانند، این است که اعراف قسمت های بالای حجابی است که حایل بین دوزخ و بهشت است، به طوری که اعرافیان در آنجا هم دوزخیان را می بینند و هم بهشتیان را. پس در این محل مرتفع که به اعراف معروف است مردانی هستند که اهل جهنم و بهشت را به قیافه و علامت هایشان می شناسند.
این مردان در این محل در مقامی هستند که از خصوصیاتی که در سیمای فرد فرد اهل محشر است به جمیع امتیازات نفسانی و تفاصیل اعمال آنان پی می برنـد و حتـی اهل دوزخ و بهشت را پس از رفتـن به دوزخ و بهشت نیـز می بینند و این مقام بدون شک مقام و منزلت رفیعی است مخصوص آن ها که نه دوزخیان دارای چنین خصوصیتی هستند و نه اهل بهشت.
یعنی اصحاب اعراف نه تنها از سیمای اشخاص ،کفر و ایمان ، بهشتی بودن و دوزخی بودن آنان را درک می کنند بلکه از قیافه ها به جمیع خصوصیات احوال و اعمال آنان پی می برند. حتی از دیدن سیمای شخص می فهمند که این شخص از آن هایی است که در دنیا هَمَّش همگی صرف جمع آوری مال دنیا می شده و ناگفته پیداست که این رجال و یا مردان مستقر در اعراف دارای مقام و مرتبه الهی و بخصوص هستند. از بلندی مقام و مرتبه اهل اعراف دیگر اینکه آن ها قادر به محاوره با دوزخیان و بهشتیان هستند در صورتی که به صراحت در قرآن آمده است که در روز قیامت هر کسی مجاز به حرف زدن نیست و تنها بندگان حق گوی خدا، حق تکلم دارند. دیگر اینکه این اصحاب اعراف، آنقدر مقامشان بلند است که سلامشان به اهل بهشت باعث ایمنی آنان می شود و به فرمان آن ها وارد بهشت می شوند. و دیگر اینکه این اصحاب اعراف هیچ گونه اضطرابی به جهت داخل بودن در بین احضار شدگان و هول و فزعی از آن بابت ندارند، که بندگان مخلص از حکم کلی احضار و هر گرفتاری و هول دیگری استثناء می باشند.
حال باید دید این اصحاب که اینقدر مقام و منزلت دارند به اینکه در روز قیامت هر حرفی که بخواهند بزنند، هر دعایی که می کنند مستجاب است، و دیگر اوصافی که گفته شد کیانند؟
از دقت در آیات و این خصوصیات استفاده می شود که اولاً رجال اعراف از جنس ملائکه نیستندو ثانیاً جمعی از بندگان مخلص هستند که مقام و منزلتشان از سایر اهل جمع بالاتر است. مردمی هستند که هر دو طایفه بهشتی و دوزخی را می شناسند و در تکلم به حق مجازند. می توانند شهادت دهند و شفاعت کنند. امر کنند و حکم کنند. و اما اینکه این رجال از جنس بشر هستند یا از جنس جن و یا مختلط، از این دو جنس اشاره ای به آن در آیات قرآن نشده است که البته در هیج جای قرآن هم دلالتی بر جن بودن آن ها نشده است که مثلاً از جنس جن در کار آخرتی از قبیل شهادت و شفاعت و غیره عهده دار باشند. پس وقتی از جنس ملائکه و جن هم نباشند قهراً از جنس بشر خواهند بود. مسلماً در روز قیامت احاطه ملک خدای تعالی بر جمیع موجودات برای مردم ظاهر می شود و در آن روز مردم به احاطه و اطلاق ملک خدا اعتراف می کنند، نه اینکه تنها این مالکیت در روز قیامت برای خدا پیدا می شود زیرا خداوند پیوسته مالک علی الاطلاق است و کسی هیچ گاه به نفع کسی مالک چیزی نیست، نه اینکه در آخرت چنین باشد، ملائکه در آن روز در وساطت خود و شهدا بر شهادت خود و شفعاء دارای شفاعت خویش می باشند. لذا در عین این ملکیت و حکم برای خدا ، دیگران هم به اذن او دارای حکم هستند – مانند دنیا – با این تفاوت که در دنیا حکم خداوند برای همه افراد ثابت و ظاهر و خلاصه مورد قبول نبوده و در آخرت به طور عیان ظاهر گشته و دیگر کسی در باره آن دچار شک یا خطا نخواهد شد.
لذا هر مفسری ممکن است اصحاب اعراف را اشخاص به نامی معرفی نمایند ولی در اصل مطلب (آنچه که بیان شد) آنان افرادی هستند دارای مقام و منزلت بسیار در نزد خداوند متعال که به اذن او در این جایگاه قرار گرفته اند تا حکمتی دیگر از حکمتهای خدای قادر و توانا بر ما نمایان گردد.
… و این سوره به نام «اعراف» به معنی «بلندی ها» نام گذاری شده است.
برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید