قمر ۵۴

 ســوره قـَمـَر (ماه)

     این سوره در خصوص نزدیکى قیامت و موضوع «شق القمر» واصرار مخالفان درانکار آیات الهى سخن گفته، همچنین در مورد قوم سرکش ومتمرد ولجوج یعنى قوم نوح و مسأله طوفان نوح به صورت فشرده مطالبى عنوان شده است.

     در ادامه نیز داستان قوم عاد - قوم ثمود - حضرت صالح و مچنین معجزه ناقه «شتر» ومجازات آنها با صیحه آسمانى بیان شده است.

     داستان قوم لوط و آل فرعون و بیان مقایسه اى از اقوام و مشرکان مکه ومخالفان پیامبر اسلام و سرانجام آنها نیز مباحث آخر این سوره است .نام این سوره به «قمر» به مناسبت نخستین آیه سوره که از شق القمر بحث مى کند میباشد.

     این آیه به معجره شق القمر که خداى تعالى به دست رسول خدا (ص) در مکه و قبل از هجرت و به دنبال پیشنهاد مشرکین مکه جارى شد اشاره دارد.

 شق القمر یعنى از هم جدا شدن اجزاى قرص قمر یعنى کره ماه. روایات این حکایت هم زیاد است به طورى که همه اهل حدیث و مفسرین بر قبول آن احادیث اتفاق دارند.

     پس شق القمر آیت و معجزه اى بوده که واقع شده تا مردم را به سوى حق و صدق دلالت کند پس دراین مورد دو مسأله مهم بیان میشود:

اول اینکه نزدیک شدن قیامت است که عظیم ترین دگرگونى را درعالم آفرینش همراه دارد و سرآغازى است براى زندگى نوین در جهان دیگر، جهانى که عظمت و گستردگى آن براى ما قابل درک و توصیف نیست.

دوم اینکه حادثه معجزه بزرگ شق القمر است که هم دلیلى است بر قدرت خداوند بزرگ بر هر چیز و هم نشانه اى است از صدق دعوت پیغمبرگرامى اش.

     ذکر این دوحادثه با هم به خاطر آن است که اصولاً ظهور پیامبر اسلام که آخرین پیامبرالهى است خود نشانه هاى نزدیکى قیامت است. از سوى دیگر شکافتن ماه خود دلیلى است بر امکان به هم ریختن نظام کواکب و نمونه کوچکى است از حوادث عظیمى که در آستانه رستاخیز در این جهان رخ مى دهد چرا که تمامى کواکب و ستارگان وزمین در هم مى ریزد و عالمى نو به جاى آن ایجاد میشود.

     طبق روایات مشهور که بعضى ادعاى تواتر آن را نیز کرده اند مشرکان نزد رسول خدا(ص) آمدند و گفتند : اگر راست مى گوئى و تو پیامبر خدائى ماه را براى ما دو پاره کن. پیامبر فرمودند:
اگر این کار را انجام دهم ایمان مى آورید؟ عرض کردند: آرى . و آن شب، شب چهاردهم ماه بود.
پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد و آنچه را خواستند به او بدهد. ناگهان ماه دوپاره شد و     رسول الله  آنها را یک یک صدا مى زد و میفرمود: ببینید.

     بنابراین نه با توجه به خود آیه و قرائن موجود در آن و نه از نظر روایات و اقوال مفسران، موضوع شق القمرقابل انکار نیست.

     بنابراین با توجه به اهمیت موضوعى این معجزه یعنى دو نیم شدن قرص ماه که معجزه اى بود پیشنهادى که مشرکین‏ مکه آنرا از رسول خدا (ص) خواسته بودند معجزه اى که اگر تکذیبش مى کردند دنبالش عذاب بود که تکذیبش هم کردند براى اینکه گفتند سحرى است مستمر و لیکن تکذیب مشرکین باعث آن نمى شد که خداى تعالى تمامى امت اسلام را که پیامبر اسلام رسول ایشان است هلاک کند. آرى امت اسلام تمامى ساکنین روى زمین هستند و در آن ایام که مشرکین شق القمر را تکذیب کردند حجت بر تمامى مردم روى زمین تمام نشده بود چون این معجزه پنج سال قبل از هجرت اتفاق افتاد چنانچه خداى تعالى فرموده تا هر کس هلاک میشود بعد از تمامیت حجت هلاک شده باشد.

     علیهذا این سوره به دلیل نتایج مهم حاصله از معجزه اى که در اوائل شب چهاردهم ذى الحجه سال ششم بعثت یعنى پنج سال قبل از هجرت اتفاق افتاد یعنى معجزه اى که توسط خداوند مالک بى منازع و حاکم بى مانع در سراسر عالم هستى صورت گرفت تا بفهمیم اوست مقتدر و اوست که قدرتش در همه چیز نافذ است و ازهمه مهمتر اینکه این قدرت و عظمت اوست که به انسان آرامش بى نظیرى مى بخشد و آن معجزه به شق القمر نیز معروف است.
بنابراین نام این سوره «قمر» به معنى ماه نامگذارى شده است. 

                                    

                                      برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید