ســوره صـافـات [به صفّ کشیده ها](فرشتگان صف بسته )
در این سوره بر مسأله توحید احتجاج شده و مشرکین مخالف توحید را تهدید نموده و مؤمنین خالص را بشارت مى دهد و سرانجام کار هر یک از دو طایفه را بیان مى کند و سپس نام عده اى از بندگان مؤمن خود را که بر آنان منت نهاده و وعده داده که بر دشمنانشان غالب و پیروز مى کند مانند حضرت نوح - ابراهیم - اسحاق - موسى - هارون - الیاس - لوط - یونس که به صورت فشرده و در عین حال بسیار موثر و نافذ بازگو مى شود ولى بحث درباره حضرت ابراهیم مشروح تر است و در خاتمه سوره بیانى ایراد میشود که به منزله خلاصه گیرى از غرض سوره است.
کلمه «صافات» به طورى که گفته شده جمع « صافّه» است و «صافّه» نیز جمع «صافّ» با تشدید و مراد از این کلمه جماعتى است که افراد آن در صفى منظم قرار داشته باشند.
کلمه «زاجرات» که در ادامه کلمه «والصافات صفا» آمده از «زجر» است که معناى کسى است که او را با تهدید به مذمت یا کتک از کارى و یا راهى منصرف کنند. کلمه «تالیات» در ادامه آن از ماده «تلاوت» است به معناى خواندن. خداى تعالى به این سه طایفه یعنى «صافات»، «زاجرات» و «تالیات» سوگند خورده، حال باید دید منظور از این سه طایفه کیانند؟
در این باره مطالب مختلفى عنوان شده است مثلاً درباره صافات: بعضى گفته اند: مراد از آن ملائکه است که در آسمان خود را به صف درمى آورند همانطور که انسانها در زمین براى نماز صف مى بندند. بعضى گفتهاند :منظور ملائکه است که وقتى مى خواهند به زمین نازل شوند بال خود را چون بال عقاب بازنگه میدارند و بر هم نمى زنند و منتظر فرا رسیدن امر خداى تعالى هستند. بعضى گفته اند: منظور جماعتى از مؤمنین است که در نماز و جهاد به صف مى ایستند.
و اما درباره «زاجرات»: بعضى گفته اند مراد از آن ملائکه است که بندگان را از معاصى زجر ونهى مى کند و خداى سبحان آنرا به صورت الهام و خطور قلبى به قلب ایشان راه مى دهد همانطور که وسوسه هاى شیطان وارد قلب می شود. بعضى گفته اند مراد فرشتگان موکل بر ابرها هستند که آنها را زجر مى دهند و به هر جا که خدا بخواهد مى رانند. بعضى گفته اند مراد آیاتى است از قرآن که در آنها از کارهاى زشت زجر و نهى شده. بعضى هم گفته اند مراد مؤمنین هستند که صداى خود را هنگام تلاوت قرآن بلند مى کنند و به این وسیله مردم را از مفهیات زجر و نهى مى کنند .
و اما در مورد «تالیات»: بعضى گفتهاند مراد از آن ملائکهاى هستند که وحى را بر پیامبران مىخواندند. بعضى گفتهاند جماعت قاریان قرآنند که آنرا در نماز مىخوانند اما احتمال مىرود (که خدا داناتر است) که مراد از هر سه طایفه یعنى صافات، زاجرات و تالیات سه طایفه ملائکه باشند که مأمور نازل کردن وحى بودند و راه این کار را از مداخله شیطان ایمنى مى کردند و آنرا به پیغمبران و یا خصوص پیامبراکرم(ص) مى رساندند. در این سوره که نخستین سورهاى از قرآن است که اولین آیات آن با سوگند شروع می شود سوگندهاى اندیشه انگیز که فکر انسان را همراه خود به جوانب مختلف این جهان مى کشاند خداى سبحان در کلام مجیدش به بسیارى ازمخلوقت خود سوگند یاد کرده از قبیل آسمان، زمین، خورشید، ماه، ستاره، شب، روز، ملائکه، مردم، شهرها، میوه ها و این نیست مگر به خاطر شرافتى که در آنها هست.
درست است که خداوند از همه راستگویان راستگوتر است ونیازى به سوگند ندارد ولى توجه به دو نکته مشکل سوگند را در تمام آیات قرآن که از این به بعد گهگاه با آن روبرو خواهیم شد حل خواهد کرد.
اول: اینکه همیشه سوگند به امور پرارزش و مهم یاد مى کنند بنابراین این سوگندهاى قرآن دلیل برعظمت واهمیت امورى است که به آنها سوگند یاد شده.
دوم: اینکه این سوگند همیشه براى تاکید است و دلیل بر این است که امورى براى آن سوگند یاد شده از امور کاملاً جدى و موکد است. به هر صورت از آغاز این سوره بنام سه گروه برخورد کردیم که به آنها سوگند یاد شده است واین نیست مگر به خاطر شرافت وعظمت آنها و آن شرافت و ظمت این است که مخلوق خدایند و خدا قیوم آنهاست که خود منبع و سرچشمه همه شرافتها و ارزشهاست .
لذا نام این سوره به اولین مطلبى که خداوند به آن سوگند یاد نموده یعنى «صافات» به معنى فرشتگان صف بسته نامگذارى شده است .
برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید