بسم الله الرحمن الرحیم
سوره از «سور بلد» (دیوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است. زیرا هر سوره آیاتی را در بر گرفته است و به آن احاطه دارد، مانند حصار (سور) شهر که خانه هایی را در بر گرفته است. برخی آن را به معنای بلندای شرف و منزلت رفیع گرفته اند، زیرا بنا بر گفته ابن فارس یکی از معانی سوره، علو و ارتفاع است و «سار یسور» به معنای غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره می گویند.
ابوالفتحوح رازی می گوید: «بدانکه سوره را...........................
توضیحاتی پیرامون نام سوره های قرآن
سوره از «سور بلد» (دیوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است. زیرا هر سوره آیاتی را در بر گرفته است و به آن احاطه دارد، مانند حصار (سور) شهر که خانه هایی را در بر گرفته است. برخی آن را به معنای بلندای شرف و منزلت رفیع گرفته اند، زیرا بنا بر گفته ابن فارس یکی از معانی سوره، علو و ارتفاع است و «سار یسور» به معنای غضب نمودن و برانگیخته شدن از همین ماده است. هر طبقه از ساختمان را نیز سوره می گویند.
ابوالفتحوح رازی می گوید: «بدانکه سوره را معنا منزلت بود از منازل شرف و دلیل این، قول نابغه ذبیانی است: الم تر ان الله اعطاک سوره تری کل ملک دونها یتذبذب «نمی بینی که خداوند به تو شرف و منزلتی داده است که هر پادشاهی نزد آن متزلزل می نماید. » اضافه می کند: «باروی شهر را از آن جهت سور خوانند که بلند و مرتفع باشد.»(الروض الجنان، ج1، مقدمه، ص 9)
برخی دیگر آن را از«سور» به معنای پاره و باقی مانده چیزی دانسته اند. ابوالفتوح در این باره می گوید: «اما آنکه مهموز گوید، اصل آن از «سؤرالماء» باشد و آن بقیه آب بود در آبدان و عرب گوید: «اسارت فی الاناء» اگر در ظرف چیزی باقی گذاری. از همین جاست که اعشی بنی ثعلبه-شاعر عرب- می گوید: فبانت و قد اسارت فی الفؤاد – صدعا علی نایها مستطیرا. آن زن، از من جدا شد و در دل باقی گذارد شکافی عمیق بر اثر دوری خود که هر لحظه در حال گسترش است.»( الروض الجنان، ج1، مقدمه، ص 9)
بنابراین سوره در اصل «سؤوه» بوده (به معنای پاره ای از قرآن) به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است، و تمام قاریان متفقاً آن را با واو خوانده اند و در هیچ یک از موارد نه گانه که در قرآن آمده کسی آن را با همزه قرائت نکرده است.
نام هر یک از سوره ها برای آن سوره ها علم است. بنابراین اگر با یکی دیگر از اسباب منع صرف جمع شود«غیر منصرف» خواهد بود. مثلاً سوره های یونس، یوسف، ابراهیم، لقمان و سبا به سبب «عجمه» و سوره های عبس، فصلت، اقترب، قل اوحی، تبارک ، تبت و لم یکن به سبب «وزن فعل» و سوره های فاتحه، توبه، برائت، قریش، و مریم به سبب «تانیث» و سوره های آل عمران، انسان، و رحمان به سبب «الف و نون» غیر منصرفند. ولی بیشتر نام های سور، چون با «الف و لام» است، جنبه غیر منصرف بودن آن ها منتفی است. برخی از اسامی به جهت یک حرفی یا دوحرفی بودن ، مبنی اند مانند سوره های ق، ص، یس و طه.
برخی دیگر با همان هیات که علم شده است خوانده می شود. مثلاً مطففین در سه حالت رفع و نصب و جر با «یا» است و اعراب آن روی «نون» خواهد بود. مؤمنون، کافرون، و منافقون در سه حالت با واو، زیرا تنها حالت اولیه نقل، ملحوظ می گردد و پس از علم شدن حالت افرادی دارد.
ابوحیان توحیدی می گوید: نامهایی که به صورت جمله باشد مانند: «قل أوحی» و «أتی أمرالله» یا فعلی که مشتمل بر ضمیر نباشد مانند عبس اعراب آنها اعراب غیر منصرف است زیرا از حالت جمله بودن یا فعل بودن بیرون آمده و اسم شده است. دیگر اسماء سور که از حروف هجا نباشند، اگر با الف و لام باشند، معربند و الا غیر منصرف خواهند بود.(الاتقان، ج1، ص163-162)
نامگذاری سوره های قرآن:
در مورد اسامی سور واینکه چه کسی این نامها را برای سوره های قرآن انتخاب کرده است قول صحیح این می باشد که این نام ها در همان زمان پیامبر اسلام(ص)و به دستور آن حضرت نامگذاری شده اند و صد البته آن حضرت هم این نام ها را از طریق وحی دریافت نموده اند.
دلیل این مطلب آن است که اولا :در زمان خود پیامبر توسط خود آن حضرت و سایر صحابه این اسامی به کار برده شده اند.
ثانیا:اگر انتخاب اسامی به دست سایرین انجام می شد یقینا اختلافات زیادی پیش می آمد و همه آن اسما را قبول نمی کردند در حالیکه اینچنین نیست.
ثالثا :خود اسامی هم بیانگر این هستند که توسط کسی غیر از عقل بشری انتخاب شده اند و اگر اختیار اسامی سوره ها به دست بشر بود یقینا این اسامی را انتخاب نمی نمود.
توضیح مطلب اینکه انسان و بنی بشر به خاطر اینکه فکر و آرزوهای بلند بالایی دارد همیشه دنبال اسامی گنده و دهن پر کن می گردند مثلا وقتی آپارتمان یا برجی می سازد وموقع انتخاب اسم می رسد همیشه به گزینه هایی مانند فلک الافلاک و یا آسمان شهر وستاره و.... این جور چیزها فکر می کند در حالیکه ما می بینیم که اسامی سور اینگونه نیستند و اسامی مانند مورچه،عنکبوت،زنبور ،که هم به لحاظ حشره و حیوان بودن نامانوسند وهم به لحاظ کوچک بودن ،و اگر قرار بود انتخاب اسامی به دست مردم بود خیلی ها زیر بار این اسامی نمی رفتند پس در می یابیم که این انتخاب و این اسما از طرف پروردگاریست که همین حشرات را آفریده است و بهتر از همه به عظمت آنها واقف است .
خداوند متعال خود در کتاب خودش می فرماید که ما حتی موقعی که می خواهیم مثلی بزنیم برایمان هیچ کسر شان و شرمی نیست که این مثل از یک پشه بالاتر از آن باشد در حالیکه افراد کافر و منافق این مثالها را به سخره می گیرند به این آیه توجه بفرمایید :
إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقینَ (آیه26 سوره بقره)
ترجمه: یعنى حقّا که خدا پروا ندارد: مثل پشه و برتر از آنرا بزند. اما آن افرادى که ایمان آوردند میدانند: آن مثل از طرف پروردگارشان حق میباشد. و اما آن اشخاصى که کافر شدند میگویند: منظور خدا از این مثلها چیست که گروه کثیرى را با آن گمراه میکند و گروه فراوانى را بواسطه آن هدایت مینماید. ولى جز افراد فاسق بوسیله آن گمراه نمیشود.
با این مقدمه در می یابیم که:هر سوره ای در قرآن کریم، همزمان با حیات رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ دارای نام و عنوان یا نام ها و عناوینی بوده است که از طریق وحی معین و مشخص گردید و به اصطلاح اسامی سوره ها نیز امری توقیفی و با صلاح دید شخص پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و به فرمان خدا نام گذاری شده است. و پس از وفات پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در طی مرور زمان هر سوره و حتی بسیاری از آیات به خاطر خصوصیات و مزایا و یا اشتمال آن ها بر مسائل و موضوعات خاصی دارای عناوین و اسامی دیگر نیز گردید؛ که از جانب علماء به آن سور و آیات داده شد. مثلاً در فقه و اصول اسلامی بسیاری از آیات دارای اسامی وعنوان های خاصی شدند که به عنوان نمونه می توان به چند مورد اشاره کرد:
آیة تطهیر، آیة نفی سبیل ، آیة نبأ و رکون و ... .
ج: علل «نام» و تعیین محدوده سوره ها:
1ـ اعجاز قرآن، به این معنی که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ با مشخص کردن جایگاه آیات و سور آن و هم چنین بخش بخش کردن آن ها در مقابل معاندین به قرآن، از آن ها تقاضای آوردن آیه و یا سور می نماید.
2 ـ آسان کردن کار بر مردم و تشویق آنان بر یاد گرفتن و آموختن و از حفظ کردن قرآن، زیرا اگر قرآن کریم یک متن به هم پیوسته بود حفظ و فهمش دشوار می گشت و کار مشکل بود اما با مشخص شدن آیات و سوره ها و بخش بخش شدن آسان می توان آن را حفظ کرد.
3 ـ هر آیه و سوره ای بر موضوع سخن و محور کلام دلالت می کند، چون در هر آیه و سوره ای موضوع روشن است.
4 ـ چون قاری و خواننده سوره ای ، سوره یا بابی از کتاب را به پایان برده و دیگری را آغاز کند شادمانتر و خرسندتر می گردد و بر تحصیل بقیة آن بیشتر برانگیخته می شودو دوست دارد که بیشتر بخواند و استفاده کند. بدین جهت قرآن به اجزایی تقسیم شده است.
در جدول زیر وجه تسمیه برخى نام گذارىها، آمده است:
بقره | استعماللفظ بقره و سخن گفتن درباره آن فقط در این سوره بوده است،گر چه لفظ<البقر»در سوره انعام(آیه 144 و 146)و لفظ<بقرات»در سوره یوسف(آیه43 و 46)آمده است. ولى با آن تفصیلى که در سوره بقره درباره آن سخن گفته شده، در آنها مطلبى نیامده |
آل عمران | لفظ<آلعمران»فقط دو بار در این سوره(آیه 33 و 35)آمده است و در جاى دیگر قرآن نیست. |
نساء | درهفده آیه از این سوره احکام نساء به تفصیل آمده است. |
مائده | فقط در این سوره(آیه 112 و 114)لفظ<مائده»آمده است و در جاى دیگر قرآن ذکر نشده است. |
انعام | در شش آیه از این سوره بیشاز سایر سورهها درباره انعام سخن گفته شده است. |
اعراف | فقط در این سوره(آیه 46 و 48)لفظ<اعراف » دو بار آمده است. |
انفال | فقط در این سوره(آیه 1)لفظ<انفال » دو بار آمده است. |
برائت | دربارهبرائت از مشرکین گفته شده است و در جاى دیگر قرآن بدین صورتمطلبى نیامده است. |
یونس | تنهاسورهاى است در قرآن که از حالات حضرت یونس سخن به میان آمده است. |
هود | فقط در این سوره درباره حضرت هود سخن گفته شده است. |
یوسف | در این سوره بیست و پنجبار نام مبارکاین پیامبر تکرار شده است. |
رعد | تنهاسورهاى(آیه 13)است که از تسبیح رعد سخن گفته شده است و در سوره بقره(آیه 19)از رعد فقط نامى برده شده است. |
ابراهیم | به تفصیل از دعاى ابراهیم درباره شهر مکهو ذریه طیبهاش، سخن گفته شده است. |
حجر | تنها سورهاى است که در آن از اصحابحجر سخن گفته شده است. |
نحل | تنهاسورهاى است که از نحل سخن به میان آمده است. |
اسراء | تنهاسورهاى است که در آن از اسراء سخن گفته شده است. |
مریم | تنها سورهاى است که در آن درباره اصحابکهف مطلبى آمده است. |
طه | با لفظ <طه» آغاز شده است. |
انبیا | تنها سورهاى است که از انبیاى معروف(نزد عرب)سخنبه میان آمده است. |
حج | در این سوره به تفصیل(آیات38-25)از احکام حجسخن گفته شده و اعلام به حجشده است:<و اذن فى الناس بالحج...». |
مؤمنون | اینسوره با جمله<قد افلح المؤمنون...»آغاز شده است. |
نور | آیهنور در این سوره آمده است. |
فرقان | دراین سوره قرآن با نام فرقان آورده شده و نزول آن یاد آورى شده است و خداوند به خود تبریک گفته است. |
شعراء | تنهاسورهاى است که لفظ<شعراء»در آن آمده است. |
نمل | اینسوره تنها سورهاى است که در آن از نمل سخن گفته شده است. |
قصص | در اینسوره عبارت<قص علیه القصص»(هم فعل و هم مصدر)آمده است،گر چه در سوره یوسف نیز<نقص علیک احسن القصص»آمده، ولى در آن جا اولویتبا تسمیه به نام یوسف بوده است. |
عنکبوت | تنهاسورهاى است که این نام در آن برده شده است. |
روم | تنها سورهاى است که این نامدر آن برده شده است. |
سجده | به جهت اشتمال آن بر آیه سجده بدین نام نامیده شده است،البته در سه سوره دیگر نیز آیه سجده وجود دارد، ولى اولویت در آنها با دیگر نامهاست. |
احزاب | تنهاسورهاى است که در آن به واقعه احزاب اشاره شده است. |
سبا | تنهاسورهاى است که در آن لفظ<سبا»ذکر شده است. |
کهف | تنها سورهاى است که در آن درباره اصحابکهف مطلبى آمده است. |
به گونهاى که ملاحظه شد در نام گذارى سورهها مناسبتى وجود دارد.البته عللىکه در این نام گذارىها ذکر مىشود هرگز وجه انحصار ندارد، زیرا در نام گذارى، کمترین مناسبت کافى است: «یکفى فى التسمیة ادنى مناسبة». ( البرهان، ج1، ص 270 و الاتقان ج1، ص 159)
البته حضرت آیتالله جعفر سبحانی از مراجع تقلید در تفسیر سوره تین میفرمایند: نام گذاری سورهها جنبه توقیفی ندارد، و نیازی نیست در نامگذاری سورهها حتماً از پیامبر اکرم(ص) یا ائمه معصومان(ع) این امر صورت گرفته باشد.[نتیجه گیری و بحث در این خصوص به عهده مفسران و دانشمندان علوم قرآنی می باشد]
طبقهبندی نامهای سورهها
در نامگذاری سورههای قرآن کریم شیوههای متعدد و متنوعی به کار گرفته شده و کوششی حکیمانه اعمال گشته است به نحوی که میتوان ساز و کار نامگذاری سورهها را فرآیندی هدفمند برای نمودن «مضامین اصلی قرآن کریم» در «پیکرهی نام سورهها» به حساب آورد. این شیوهها را در 20 عنوان به شرح ذیل می توان طبقهبندی کرد:
1. نامیدن سورهها به نامی که بیانگر مکان سوره در قرآن کریم است، نظیر «فاتحه».
2. نامیدن سوره به نامی که در سرتاسر قرآن کریم، اختصاصاً در همان سوره آمده و این ویژگی، شاخص ممتازی برای تمییز و تشخیص آن سوره است، مانند: «انفال» و «قریش».
3. نامیدن سوره به نامی که بیانگر بخشی از محتوای سوره و از قبیل نامیدن کلّ به جزء است، مانند: «توبه» و «مریم».
4. نامیدن سوره به کلمهای که نماد پدیده یا رخدادی اعجازآمیز یا ملکوتی است و صرفاً در همان سوره ذکر شده است، مانند: «مائده» و «کهف».
5. نامیدن سوره به اسمی که آیههای سوره، پاک در عِنان آن عنوان رواناند، مانند: «یوسف» . «نوح».
6. نامیدن سوره به ساختاری صرفی، برگرفته از صیغهای از یک فعل که آن صیغهی فعل، صرفاً در همان سوره آمده و در جای دیگری از قرآن نیامده است، مانند: «إسراء» و «إنفطار».
7 . نامیدن سوره به حرف یا حروف مقطّعه مرموز در آغاز سورهها که گاه به تنهایی آیهای هستند و گاه جزیی از یک آیه، مانند: «طه» و «ص».
8. نامیدن سوره به نامی که عنوان جامع مصداقهای فراوانی در سوره محسوب میگردد، مانند: «أنبیاء».
9. نامیدن سوره به نامی نمایانگر روح روان در سوره، مانند: «مؤمنون» و «فتح».
10. نامیدن سوره به کلمهی ردیف در آیهی نخست، مانند: «کوثر» و «فلق».
11. نامیدن سوره به کلمهی ردیف در آیهی دوم، مانند: «روم» و «علق».
12. نامیدن سوره به کلمهی ردیف در آیهی پایانی، مانند: «ماعون» و «مسد».
13. نامیدن سوره به کلمهی ردیف در 2 یا در چند آیه، مانند: «قدر» و «ناس».
14. نامیدن سوره به کلید واژهای از آیهی نخست، مانند: «نساء» و «همزه».
15. نامیدن سوره به کلید واژهای از آیههای دیگر سوره، مانند: «أنعام» و «حجرات».
16. نامیدن سوره به فعل واژهای از آیهی نخست، مانند: «فُصِّلت» و «عبس».
17. نامیدن سوره به نامی که به تنهایی آیهی نخست سوره محسوب میگردد، مانند: «رحمان» و «قارعه».
18. نامیدن سوره به «مقسَمٌبه» در آیهی نخست، پس از حرف سوگند، مانند: «طور» و «تین».
19. نامیدن سوره به نامی که در آن سوره با مصداق و تأویل خاصّ، از نظایرش در سورههای دیگر ممتاز گشته است، مانند: «صافّات» و «دخان».
20. نامیدن سوره به کلید واژهای جغرافیایی مربوط به روایتی تاریخی که به طور اختصاصی در همان سوره روایت شده است، مانند: «سبأ» و «أحقاف».
تعدد نام برخى سورهها
بیشتر سورهها یک نام دارند.برخى دو یا سه یا بیشتر که این تعدد در نام بهجهات خاصى بوده است.مانند:
سوره حمد با نام فاتحة الکتاب و ام الکتاب و السبع المثانى.جلال الدین سیوطى بیش از بیست نام براى این سوره آورده است .
فاتحة الکتاب:از آن جهتبدین نام خوانده شده که نخستین سوره قرآن است.نهفقط در مصحف شریف به عنوان اولین سوره بتشده، بلکه اولین سوره کاملىاست که از آسمان فرود آمده است.
ام الکتاب:ام به معناى مقصد و هدف است و سوره حمد بدین جهت ام الکتابخوانده شده که تمام اهداف و اغراض قرآنى در این سوره کوتاه فراهم شده است.
از این رو این سوره را افضل سور قرآنى به شمار آوردهاند.
السبع المثانى:مشتمل بر هفت آیه و از سورههاى کوتاه است(که به آنها مثانىگفته مىشود).از این جهت مثانى گفته مىشود که قابل تکرار است، و بیش ازسورههاى بلند تلاوت مىشود.
نمونههاى از نامهاى متعدد سورهها در زیر ارائه مىشود:
1. العلق : اقراء
2. القلم : ن(نون)
3. الحمد : الفاتحه، سبع المثانی، ام القرآن، فاتحة الکتاب، الشفاء، ام الکتاب، الشافیه، الوافیه، الکافیه، الاساس، الصلاة، الکنز.
4. لهب : ابی لهب، مسد، تبت.
5. التکویر : کوّرت.
6. الانشراح : الم نشرح، شرح.
7. الماعون : أ رأیت، الدین.
8. الکافرون : جحد، العبادة، المقشقشه.
9. الفیل : الم ترک کیف.
10. الاخلاص : التوحید، الصمد، نسبة الرب، قل هو الله احد.
11. عبس : السفرة، اعمی.
12. القدر : انا انزلناه
13. الشمس : الناقه، صالح.
14. قریش : ایلاف.
15. الهمزه : لمزه.
16. المرسلات : العرف.
17. ق : الباسقات.
18. القمر : اقتربت الساعة.
19. الاعراف : المص
20. الفاطر : الملائکه
21. اسراء : بنی اسرائیل، سبحان
22. یوسف : احسن القصص
23. الزمر : الغرف
24. المؤمن : الغافر، الطَوْل
25. فصلت : حم السجده، المصابیح
26. الشوری : حمعسق
27. الجاثید : الشریعه، الدهر
28. النحل : النعم
29.السجده : المضاجع، سجدة لقمان، جزر، الم، تنزیل
30. الملک : المنحیة، الواقعیة، تبارک، المانعة
31. المعارج : سأل سائل، واقع
32. النباء : عم، التساؤل، المعصرات
33. الانفطار : انفطرت
34. المطففین : التطفیف
35. البقره : فطاط القرآن، سنام القرآن
36. الممتحنه : الامتحان، المودة
37. الزلزال : الزلزلة
38. محمد(ص) : القتال
39. الدهر : الانسان، هل اتی، الابرابر
40. الطلاق : النساء القصری، النساء الصغری
41. البینه : البریة، لم یکن، القیامه، اهل الکتاب
42. المجادله : الظهار
43. التحریم : یا ایها النبی، المتحرم، لِمَ تحرم
44. الصف : الحواریین، عیسی
45. المائدة : العقور، المنقذة
46. التوبه : الفاضحه، المنقره، البحوث، برائة، الحاضرة، المثیرة
47. النصر : التودیع
48. آل عمران : دبابیج، الطیبه
49. انفال : بدر
50. طه : الکلیم، الحکیم
51. شعراء : الجامعه
52. نمل : سلیمان
53. الکهف : الحائله
54. الحشر : بنی النضیر
55. یس : قلب القرآن، ریحانة القرآن
56. غافر : مؤمن، طَوْل
57. بروج : سورة پیامبران
58. فجر : سوره امام حسین(ع).
نامهاى گروهى سورههاى قرآن
1- سبع طوال:هفتسوره طولانى بقره، آل عمران، نساء، اعراف، انعام، مائده ودو سوره انفال و برائت که به جاى یک سوره شمرده شدهاند.
2- مئین:سورههایى که عدد آیات آنها از صد متجاوز است.ولى از لحاظ حجمبه سبع طوال نمىرسند که نزدیک به دوازده سورهاند و عبارتند از:یونس، هود، یوسف، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیا، مؤمنون، شعراء و صافات (5) .
3- مثانى:سورههایى که عدد آیات آنها زیر صد قرار دارد و نزدیک بیستسورهاند.از این جهت مثانى گفته مىشوند که قابل تکرارند و به جهت کوتاه بودنبیش از یک مرتبه تلاوت مىشوند.
4- حوامیم:هفتسورهاى که با حروف<حم»شروع مىشود که عبارتند از:
مؤمن، فصلت، شورى، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف.
5- ممتحنات:نزدیک به بیستسورهاند و عبارتند از:فتح، حشر، سجده، طلاق، ن و القلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم.
6- مفصلات:از سوره الرحمان تا آخر قرآن است.به جز چند سوره که ازممتحنات یا مئین شمرده شدهاند.چون فواصل(آیههاى) این سورهها کوتاه استبدین نام نامیده شدهاند.
7- سوره شعراء داراى 228 آیه کوتاه و هم چنین سوره صافات داراى 182 آیه کوتاه است و بدین جهت از سور مئین شمرده شدهاند که از لحاظ حجم سوره همانند سورههاى مئین مىباشند. !
عدد سورهها و آیات قرآن
قرآن با 114 سوره از روز نخست به همین صورت فعلى، نه کم و نه زیاد، نازل شده و از طریق پیامبر صلى الله علیه و آله با نقل صحابه و تابعین به دست ما رسیده است. این عدد متواتر است، زیاده بر این فاقد اعتبار و کمتر از این فاقد دلیل است.
تعیین فواصل آیات که هر آیه تا کجا ادامه دارد امرى توقیفى است و با دستور ونظر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بوده است و از آن بزرگوار منقول است و مسالهاى اجتهادىنیست.بنابر این، صحت آن به درستى و استوارى نقل بستگى دارد و این گونه نیستکه با تمام شدن مطلب، آیه پایان یابد.چه بسا در وسط مطلب و در اثنا، آیه تماممىشود با آن که مطلب هنوز، ناتمام است و در آیه بعد تمام مىشود.پس کوتاهى وبلندى هر آیه به مطالب مندرج در آن بستگى ندارد و صرفا امر توقیفى است این کهگذشتگان در اندازه آیات اندکى اختلاف نظر دارند بدین جهت است که پیامبراکرم صلى الله علیه و آله احیانا در جایى از آیه توقف مىفرمودند و به تلاوت ادامه نمىدادند وگمان مىرفت که آیه تمام شده است و چه بسا در تلاوت دیگر، بدون وقفه ادامهدادهاند.
ترجمه فارسی نام سوره ها و مأخذ نام گذاری:
1-سوره الحمد به معنی ستایش: ماخذ نام گذاری با حساب کردن بسم الله آیه دوم سوره است.
2- سوره البقره به معنی گاو- گاومخصوصی که دستور ذبح آن از طرف خداوند به قوم بنی اسرائیل داده شد – ماخذ نام گذاری آیه 67 سوره بقره است.
3-سوره آل عمران به معنی عمران پدر حضرت مریم است ماخذ نام گذاری آیه 33سوره است.
4-سوره نساء به معنی زنان (این سوره مشتمل بر احکام و حقوق زنان می باشد ) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
5-سوره مائده به معنی سفره آراسته از غذا ( راجع به تقاضای حواریون عیسی است که از او خواستند سفره آراسته از غذا برای آنان نازل کند ) ماخذ نام گذاری آیه 112 سوره است.
6-سوره انعام به معنی چهارپایان ( در سوره حکم حلیت و حرمت آن بیان شده است ) ماخذ نام گذاری آیه 136سوره است.
7-سوره اعراف به معنی ( محلی است میان بهشت و جهنم )ماخذ نامگذاری آیه 45 سوره است.
8-سوره انفال به معنی بهره ها،غنائم جنگ،ماخذ نامگذاری آیه اول سوره است.
9-سوره توبه به معنی بازگشتن از گناه و کار بد ( در این سوره شرح توبه متخلفین از جنگ تبوک آمده است ماخذ نامگذاری آیه 105 سوره است.
10-سوره یونس نام یکی از پیامبران الهی ماخذ نام گذاری آیه 98 سوره است.
11-سوره هود نام یکی از پیامبران الهی ماخذ نام گذاری آیه 53سوره است.
12-سوره یوسف نام یکی از پیامبران الهی ماخذنام گذاری آیه 4 سوره است.
13-سوره رعد صدای ابر و غرش آن ماخذ نام گذاری آیه ی 13 سوره است.
14-سوره ابراهیم نام یکی از پیامبران الهی ماخذ نام گذاری آیه 35 سوره است.
15-سوره حجر به نام شهری در شبه جزیره عربستان که قوم ثمود در آن جا ساکن بودندماخذ نام گذاری آیه 80 سوره است.
16-سوره نحل به معنی زنبور عسل، ماخذ نام گذاری آیه 68 سوره است.
17-سوره اسراء به معنی سیردر شب ( منظور معراج حضرت محمد از مسجد الحرام به مسجد اقصی و ما بعد آن است). ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
18-سوره کهف به معنی غاری که در کوه به وجود آمده باشد (در این سوره از اصحاب کهف سخن رفته است ) ماخذ نام گذاری آیه 9 سوره است.
19-سوره مریم مادر حضرت عیسی(علیه السلام) ماخذ نام گذاری آیه 27 سوره است.
20-سوره طه یکی از نام های حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) و یا رمزی میان خدا و پیامبرش ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
21-سوره انبیاء به معنی پیامبران (در این سوره داستان زندگی بسیاری از پیامبران آمده است ) ماخذ نام گذاری زندگی انبیاء است که در این سوره آمده است.
22-سوره حج یکی از عبادات مهم اسلام است . ماخذ نام گذاری آیه 27 سوره است.
23-سوره مومنون به معنی ایمان آورندگان است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
24-سوره نور به معنی روشنایی ماخذ نام گذاری آیه 35 سوره است.
25- سوره فرقان به معنی جداکننده حق و باطل (یکی از نام های قرآن است )ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
26-سوره شعراء به معنی کسانی که شعر می سرایند (در این سوره از شعرا سخن رفته است ) ماخذ نام گذاری آیه 224 سوره است.
27- سوره نمل به معنی مورچه (واقعه برخورد لشکر سلیمان با مورچگان در این سوره آمده است ) ماخذ نام گذاری آیه 25 است.
28- سوره قصص به معنی حکایت ها(در این سوره داستان حضرت موسی آمده است.) ماخذ نام گذاری آیه 25 است.
29- سوره عنکبوت نام حشره ای. ماخذ نام گذاری آیه 41 سوره است.
30- سوره روم منظور دولت امپراطوری روم است. ماخذ نام گذاری آیه دوم سوره است.
31-سوره لقمان به نام لقمان حکیم است. ماخذ نام گذاری آیه 12 سوره است.
32- سوره سجده به معنی عمل پیشانی بر زمین نهادن برای عبادت خداوند. ماخذ نام گذاری آیه 15 سوره است.
33-سوره احزاب به معنی فرقه ها،طایفه ها ،لشکر ها (منظور لشکرهای کفار مکه و سایر قبایل عرب است که برای جنگ با مسلمین به مدینه آمدند.) ماخذ نام گذاری آیه 20 سوره است.
34-سوره سبا نام قومی است. ماخذ نام گذاری آیه 15 سوره است.
35-سوره فاطر به معنی پدید آورنده. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
36- سوره یس یکی از حروف مقطعه قرآن است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
37- سوره صافات به معنی صف کشندگان، فرشتگان صف کشیده. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
38- سوره ص یکی از حروف مقطعه. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
39-سوره زمر به معنی گروه ها ( گروه گروه از دوزخیان و فرشتگان). ماخذ نام گذاری آیه 71 سوره است.
40-سوره غافر به معنی آمرزنده. ماخذ نام گذاری آیه سوم سوره است.
41- سوره فصلت (حم سجده) به معنی تفصیل داده شده (در آیات قرآن حق و باطل مو شکافی شده است) و این که در این سوره سجده واجب وجود دارد (حم سجده ) گفته شده است. ماخذ نام گذاری آیه سوم سوره است.
42- سوره شوری به معنی مشاوره، مشورت کردن. ماخذ نام گذاری آیه 38 سوره است.
43- سوره زخرف به معنی زینت ها، طلا (در این سوره از نقره و طلا سخن رفته است.) ماخذ نام گذاری آیه 35 سوره است.
44- سوره دخان به معنی دود. ماخذ نام گذاری آیه 10 سوره است.
45- سوره جاثیه به معنی به زانو در آمده (درروز قیامت مردم به زانو در می آیند.) ماخذ نام گذاری آیه 27 سوره است.
46- سوره احقاف به معنی سرزمین قوم هود می باشد که گرفتار عذاب الهی شدند. ماخذ نام گذاری آیه 21 سوره است.
47- سوره محمد نام پیامبر عظیم الشان اسلام. ماخذ نام گذاری آیه دوم سوره است.
48- سوره فتح به معنی گشودن، پیروزی(منظور پیروزی پیامبر در انعقاد قرارداد صلح حدیبیه است که راه را برای پیروزی های بعدی هموار کرد.) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
49- سوره حجرات به معنی حجره ها،خیمه ها (حجره های منزل پیامبر) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
50- سوره ق از حروف مقطعه قرآن است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
51-سوره ذاریات به معنی پراکنده کنندگان مانند بادها ابرها، ملائکه. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
52- سوره طور نام کوهی است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
53- سوره نجم به معنی ستاره. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
54- سوره قمر به معنی ماه(در این سوره موضوع شق القمر بیان شده است.) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
55- سوره الرحمن از صفات خداوند، بسیار بخشنده. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
56- سوره واقعه یکی از نام های قیامت است به معنی واقع شونده. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
57- سوره حدید به معنی آهن. ماخذ نام گذاری آیه 25 سوره است.
58- سوره مجادله به معنی گفتگو کردن (در این سوره موضوع گفتگوی زنی با پیامبر در مورد شوهرش بیان شده است.) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
59- سوره حشر به معنی جمع کردن، راندن (موضوع راندن یهودیان بنی النضیر از حوالی مدینه در این سوره آمده است) ماخذ نام گذاری آیه دوم سوره است.
60- سوره ممتحنه به معنی کسی که مورد آزمایش واقع شده،آزمایش شده (موضوع زنانی که مسلمان شده بودند و شوهران کافر خود رادر مکه رها کرده و در مدینه به پیامبر(صلی الله علیه وآله) اسلام پناهنده می شدند در این سوره آمده است)ماخذ نام گذاری آیه 10 سوره است.
61- سوره صف به معنی ردیف ایستاده، صف به صف ایستادن. ماخذ نام گذاری آیه 4 سوره است.
62- سوره جمعه ( نماز جمعه در این سوره بیان شده است.) ماخذ نام گذاری آیه 9 سوره است.
63- سوره منافقون جمع منافق، آدم دورو (در این سوره از منافقون و توطئه آنان علیه مسلمانان سخن گفته است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
64- سوره تغابن به معنی پشیمانی،مغبون کردن. یکی از نام های قیامت است. ماخذ نام گذاری آیه 9 سوره است.
65-سوره طلاق (در این سوره قسمتی از احکام طلاق و سفارش درباره ی زنان آمده است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
66- سوره تحریم به معنی حرام کردن (منظور از آن خطاب خداوند به پیامبر است که چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال ساخته بر خود حرام می کنی) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
67- سوره ملک به معنی پادشاهی ، پادشاهی و اقتدار خداوند است، زیرا تصرف در کارها تنها به دست قدرت اوست. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
68-سوره قلم (نون) به معنی قلم، ابزار نوشتن. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
69- سوره حاقّه به معنی حقانیت وقایع و به حق رسی. از نام های قیامت است (زیرا جمیع حوادث قیامت و قوعش واجب و حق است) و ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
70- سوره معارج به معنی نردبان ها و جاهای بالا رفتن است. ماخذ نام گذاری آیه 3 سوره است.
71-سوره نوح نام یکی از پیامبران الهی است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
72- سوره جن به معنی موجودات ناپیدا (در این سوره موضوع ایمان آوردن عده ای از اجنه به پیامبر مطرح شده است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
73- سوره مزمل به معنی گلیم بر خود پیچیده (منظور پیامبر اسلام است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
74- سوره مدثر به معنی ردا یا گلیم بر خود پیچیده (منظور پیامبر اسلام است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
75-سوره قیامة به معنی رستاخیز. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
76-سوره انسان (دهر) به معنی روزگار، زمانه.ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
77- سوره مرسلات به معنی فرستاده شدگان (منظور ملائکه یا بادها است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
78-سوره نبا به معنی خبر (منظور خبر روز قیامت است)ماخذ نام گذاری آیه دوم سوره است.
79-سوره نازعات به معنی فرشتگانی که مامور گرفتن جان ها هستند، کشتندگان. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
80-سوره عبس به معنی روی ترش نمودن (منظور شخص نابینایی است که حضور پیامبر آمد و شخصی روی در هم کشید که در این سوره آمده است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
81- سوره تکویر به معنی در هم پیچیدن (منظور این است که خداوند روشنایی را از خورشید می گیرد و این پیش در آمد قیامت است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
82-سوره انفطار به معنی شکافته شدن (منظور شکافته شدن و از هم گسستن آسمان است که پیش در درآمد قیامت است) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
83-سوره مطففین به معنی کم فروشان (در این سوره از کم فروشی نکوهش شده است)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
84-سوره انشقاق به معنی شکافته شدن (از هم گسستن آسمان ها و جاذبه های آن است که خبر از قیامت می دهد) ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
85-سوره بروج به معنی برج ها یا ستاره های بزرگ. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
86-سوره طارق به معنی ظاهر شونده،ستاره درخشان. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
87-سوره اعلی به معنی برتر (یعنی پروردگار برتر است از هر چه که تصور شود)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
88-سوره غاشیه به معنی فرو گیرنده،بیهوش کننده ،همه گیر (یکی از نام های قیامت است)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
89-سوره فجر به معنی شکافته شدن،بامدا د،صبح. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
90-سوره ی بلد به معنی شهر، منظور شهر مکه است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
91-سوره شمس به معنی آفتاب، یا خورشید. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
92-سوره لیل به معنی شب. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است .
93-سوره ضحی به معنی صبحگاه، چاشتگاه.ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
94-سوره انشراح به معنی گشاده شدن (منظور این است که خداوند سینه و دل پیامبر را گشاده نمود و وسعت بخشید )ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
95-سوره تین به معنی انجیر. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
96-سوره علق به معنی خون بسته . ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
97- سوره قدربه معنی اندازه،شب قدر. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
98-سوره بینه به معنی دلیل آشکار. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
99- سوره زلزال به معنی لرزش زمین، تکان دادن که از علامت های قیامت نیز می باشد. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
100- سوره عادیات به معنی اسب های دونده. ممکن است اشاره باشد به رفتن حضرت علی
(علیه السلام) به غزوره ذات السلاسل. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
101- سوره قارعه به معنی کوبنده. یکی از نام های قیامت است. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
102- سوره تکاثر به معنی مباهات و فخر نمودن به مال بسیار و قوم بسیار (کفار قریش برای فخر فروشی به کثرت خویش،قبرهای قبیله ی خود را نیز می شمرند و به حساب می آوردند)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
103-سوره عصر به معنی زمانه،نماز عصر ،عصرو زمان امام عصر (امام زمان)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
104-سوره همزه به معنی غماز و عیب جو. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
105- سوره فیل به معنی فیل یا پیل (منظور سپاه ابرهه است که برای خراب کردن خانه ی خدا از یمن به طرف مکه حرکت کرد و نابود شد)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
106- سوره قریش نام قبیله ای که حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) از آن قبیله بود. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
107- سوره ماعون به معنی زکات. ماخذ نام گذاری آیه آخر سوره است.
108-سوره کوثر به معنی خیر کثیر ،حوضی در بهشت یا فاطمه زهرا(س).ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
109-سوره کافرون مراد از کافران در این جا کافران قریش است که پیشنهادی به پیامبر(صلی الله علیه وآله) دادند و پذیرفته نشد. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
110- سوره نصر به معنی یاری کردن. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
111-سوره مسد (تبت،ابولهب که از دشمنان پیامبر(صلی الله علیه وآله)درمکه بود)ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
112- سوره اخلاص به معنی پاک و خاص کردن (منظور پاک و خالص کردن معتقدات از هر گونه شرک)ماخذ نام گذاری اسم آن از معنای سوره گرفته شده است.
113- سوره فلق به معنی شکافتن،سپیده دم. ماخذ نام گذاری آیه اول سوره است.
114- سوره ناس به معنی مردم ماخذ نام گذاری از آیه اول سوره است.
برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید
خیلی خوب و گویا بود موفق باشید
خداوند خیر دهد و انشا الله عاقبتان به خیر گردد.
یکی از بزرگان سوالی پرسید آیا کسی بلده جوابش ؟؟لطفا پیدا کنه هر کی بلده از کسی بپرسه خیلی فکرم مشغول کرده
ممنونم
5 سوره در قرآن هست اسم سوره ها چیست ؟5 پادشاه ذکر شده اسم اون پنچ پادشاه چیست؟هرکدام چند روز هفته خودمان حکومت میکنندکدام زن کدام مرد میباشد و در کجا حکومت میکنند ؟؟
!!!!دانستن یا نداستن این گونه موارد مفید نیست. علم و اطلاعاتی مفید است که به خود و دیگران نفعی برساند.