سوره حج [قصد و آهنگ و نام یکى از عبادات اسلامى که از فروع دین است.] (قصد و انجام عملى مخصوص در بیتالحرام)
این سوره همانطور که از نامش مشخص است و با توجه به اینکه بخشى از آیات آن پیرامون «حج» سخن مىگوید بنام سوره حج نامیده شده است. از آنجا که دستور حج آن هم با ذکر قسمتى از جزئیات آن و همچنین دستور جهاد در این سوره ذکر گردیده است لذا در بخشهاى دیگر این سوره مواردى از قبیل: معاد و دلائل آن و انذار مردم غافل از صحنه قیامت و مبارزه با شرک و مشرکان و همچنین سرنوشت عبرت انگیز گذشتگان و عذابهاى دردناک الهى بر آنها و مبارزه با دشمنان مهاجم و در نهایت پند و اندرزهائى در زمینه هاى زندگى و تشویق به نماز و زکات و توکل و توجه به خداوند مطرح شده است .
در بخش دیگر پیرامون مسأله حج و سابقه تاریخى آن مطالبى آمده است که از اهمیت زیادى برخوردار است. کلمه «حج» در اصل لغت به معناى قصد است و اگر عمل مخصوص دربیت الحرام را که اولین بار ابراهیم (ع) آن را تشریح نمود و در شریعت محمدى(ص) نیز جریان یافت حج نامیدهاند به همین جهت است که هر کس بخواهد این عمل را انجام دهد قصد خانه خدا مىکند.
حج یکی از مهمترین فروع دین اسلام است. مسلمانان با داشتن شرایطی مکلفاند در دهه اول ماه ذیالحجه به مسجد الحرام در شهر مکه در عربستان سعودی رفته و مجموعهای از اعمال نیایشی را بهجاآورند.
حج نخستینبار در دین ابراهیم انجام شد و تمام مناسک حج و عمره، احرام، لثم و لمس حجرالاسود، سعی بین صفا و مروه، وقفه در عرفات و رمی جمره، همگی پیش از اسلام متداول بود و تنها برخی تعدیلات در حج اسلامی نسبت به پیش از اسلام روی دادهاست.
اعراب قبل از اسلام هنگام طواف «لبیک یا لات»، «لبیک یا عزی» و «لبیک یا منات» میگفتند و هر قومی بت خود را میخواند و در اسلام، «اللهم» جای بتها را گرفت و آن عبارت بدین شکل تغییر کرد: «لبیک اللهم لبیک».
عربها صید را در ماه حج حرام میدانستند. پیامبر اسلام حرمت صید را مخصوص ایام حج و هنگام احرام مقرر کرد. عربها گاهی لخت به طواف کعبه میپرداختند. اسلام آن را منع کرد و پوشیدن لباس دوخته نشده را مقرر کرد. عرب از خوردن گوشت قربانی اکراه داشت و پیامبر اسلام آن را مجاز دانست.
مسلمانان پس از فتح مکه و برانداختن بتهای قریش از سعی میان صفا و مروه اکراه داشتند؛ زیرا قبل از اسلام بر این دو کوه دو بت سنگی قرار داشت که حاجیان و زائران دوره جاهلیت سعی بین صفا و مروه را برای نزدیک شدن به آنها و دست کشیدن و بوسیدن آنها مسب تبرک میکردند. ولی پیامبر اسلام سعی بین صفا و مروه را مجاز کرد و بنا بر نص قرآن از شعائر الله دانسته میشود.
بناى مسجد الحرام و خانه کعبه از بناهایى است که نه تنها به زمان ابراهیم (ع) تعلق خاص ندارد بلکه از ابتدا خلقت زمین هم از نقطه وجودى خانه کعبه شروع گردیده است و این بنا تا زمان حضرت ابراهیم بارها و بارها بر اثر نزول عذاب هاى الهى یا به قدرت خداوند غیب گردیده یا بر اثر طغیان دشمنان تخریب مى گردید. لذا تاریخچه بناى کعبه به دست ابراهیم خلیل شاید گویاترین و نزدیک ترین روایت بناى کعبه باشد و سپس مسأله وجوب حج و فلسفه آن و بخش احکام این عبادت بزرگ از مهمترین مسائل مطرح شده در این سوره میباشد .
خداوند مکان خانه کعبه را که در زمان آدم ساخته شده بود و در طوفان نوح ویران و آثارش محو گشته بود به ابراهیم (ع) نشان داد. توفانى وزید و خاکها را به عقب برد و پایه هاى خانه آشکار گشت و یا قطعه ابرى آمده و در آنجا سایه افکند و یا به هر وسیله دیگرى خداوند محل اصلى خانه را براى ابراهیم معلوم و آماده ساخت و او با همیارى فرزندش اسماعیل آنرا تجدید بنا نمود. بنابراین این خانه کانون توحید شد و در حقیقت ابراهیم (ع) مأمور بود خانه کعبه و اطراف آنرا از هر گونه آلودگى ظاهرى و معنوى و هر گونه بت و مظاهر شرک پاک و پاکیزه دارد تا بندگان خدا در این مکان پاک جز به خدا نیندیشند و مهمترین عبادت این سرزمین را که طواف و نماز است در محیطى پیراسته از هر گونه آلودگى انجام دهند. و از اینکه در این عبادت بسیار فشرده و پرمعنى فلسفههاى مهمى پیرامون حج نهفته است شکى نیست. لذا تمام منافع و برکات معنوى و نتایج مادى و فوائد فردى و اجتماعى و فلسفههاى سیاسى و اقتصادى و اخلاقى همه شامل این عبادت و این مکان مقدس میگردد. آمدن مسلمانان از همه نقاط جهان از میان تمام قشرها به آنجا باعث این میگردد که شاهد این منافع باشند.
بنابراین حج ومناسک آن از شعائرالله است و به اینکه نشانه هاى پروردگار است از این جهت است که شامل سرفصلهاى آئین و برنامههاى کلى و آنچه در نخستین برخورد با این آئین چشمگیر است. و از جمله مناسک حج میباشد و آنهم اینکه انسان را به یاد خداوند مىاندازد و وجود انسان را از هر چیز به غیر ذات پاک خداوند مبرى مىکند. کوتاه سخن اینکه تمام آنچه در برنامههاى دینى وارد شدهاست و انسان را به یاد خداوند و عظمت آئین او مىاندازد شعائرالله و شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دلهاست. بنابراین این موضوع چنان اهمیت دارد که نام سوره بنام « حج» نامیده شده است.
برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید