پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم ::::  A beam of the name of quran sura's

پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم :::: A beam of the name of quran sura's

آشنایی با نام، معانی و نام گذاری سوره های قرآن مجید :::: Familiar names, meanings and name of the Holy Quran Sura
پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم ::::  A beam of the name of quran sura's

پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم :::: A beam of the name of quran sura's

آشنایی با نام، معانی و نام گذاری سوره های قرآن مجید :::: Familiar names, meanings and name of the Holy Quran Sura

زلزال99

 

 ســوره زلـزال[لرزش و زلزله] (زمیـن لـرزه)

     در این سوره سخن از قیامت و زنده شدن مردم براى حساب و اشاره به بعضى از علامتهایش شده است که یکى زلزله زمین و یکى دیگر سخن گفتن از آن حوادثى است که رخ داده.

     کلمه «زلزال» مانند کلمه «زلزله» مصدر و معناى نوسان و تکان خوردن پى درپى است و اینکه این مصدر را به ضمیر زمین اضافه شده و گفته زمین زلزله اش را سر میدهد به ما مى فهماند که زمین زلزله اى خاص به خود دارد و این مى رساند که زلزله نامبرده امرى عظیم و مهم است . زلزله ایست که در شدت و هراسناکى به نهایت رسیده است.

زلزله شدید: پیش از وقوع قیامت زلزله ای سخت سراسر زمین را فرا می گیرد؛ به گونه ای که همه محتویات خود از جمله اجساد مردگان را به بیرون می افکند: «اذا زلزلت الارض زلزالها¤ واخرجت الارض اثقالها» و چنان از هم شکافته می شود که اجساد به سرعت از آن جدا شوند: «یوم تشقق الارض عنهم سراعا». قرآن این زلزله را «عظیم» وصف کرده و بیان داشته که با وقوع آن، هر شیردهنده ای از فرزند شیرخوارش غافل می شود و هر آبستنی بار خود را فرو می نهد و همه مردم چون مستان به نظر می آیند: «ان زلزله الساعه شیء عظیم¤ یوم ترونها تذهل کل مرضعه عما ارضعت و تضع کل ذات حمل حملها و تری الناس سکری و ما هم بسکری ولکن عذاب الله شدید» از زلزله زمین در آیاتی دیگر با واژه های «رجف» و «رج» به معنای لرزش و حرکت شدید یاد شده است؛ مانند: «ترجف الراجفه، و ترجف الارض والجبال»؛ و «اذا رجت الارض رجا».
6-فروپاشی کوه ها: فروپاشی کوه هایی که به طور طبیعی بر اثر زلزله شدید زمین حاصل می شود، خود طی مراحلی انجام می پذیرد.
الف. زمین و کوه ها به شدت می لرزد: «یوم ترجف الارض و الجبال».

ب. از جا کنده می شود: «و حملت الارض والجبال» برخی مراد از حمل زمین و کوه ها را احاطه قدرت بر آنها دانسته اند که در قیامت ظهور می یابد.
ج. به حرکت درمی آید: «و تسیر الجبال سیرا»؛ چنان که برخی از مفسران «بس» در آیه «وبست الجبال بسا» را نیز به معنای به حرکت درآوردن آنها دانسته اند.
د. درهم کوبیده می شود: «فدکتا دکه وحده».
هـ. به صورت توده ای از شن های متراکم درمی آید: «و کانت الجبال کثیبا مهیلا».
و. پس از متراکم شدن، به ذرات کوچکتری تبدیل شده، به صورت گردوغباری پراکنده می شود: «وبست الجبال بسا¤ فکانت هباء منبثا». گفته شده: «هباء» غباری است که در ستونی از نور خورشید که از منفذی تابیده شود قابل رؤیت است. این امر نشان نهایت خردشدن و ریزشدن سنگ های عظیم کوه هاست. برخی گفته اند: کوه ها در اصل اجزایی متفرق مانند ذرات منتشر در هوا بودند که برخی از فرشتگان الهی آنها را جمع کرده و به صورت کوه درآوردند و باوقوع قیامت دوباره به صورت اصلی خویش باز می گردد؛ زیرا در قیامت هر چیزی به اصل خویش باز می گردد.
ز. غبارهای پراکنده به شکل پشم های حلاجی شده که با تندباد حرکت کند و تنها رنگی از آنها در آسمان دیده شود درمی آید: «و تکون الجبال کالعهن المنفوش.»
ح. سرانجام از کوه ها شبح یک سراب در بیابان خشک باقی می ماند: «و سیرت الجبال فکانت سرابا» و با از بین رفتن کامل کوه ها ناهمواریهای زمین از بین می رود: «فیذرها قاعا صفصفا¤ لا تری فیها عوجا و لا امتا.» برخی گفته اند: مراد از تبدیل شدن کوه ها به سراب، انعدام کوه ها و باطل شدن حقیقت آنهاست. به این ترتیب آن کوه های محکم و استوار که حقایقی دارای جرمی بس بزرگ و نیرومند بودند و طوفانها نمی توانست آنها را حرکت دهد، به سرابی باطل تبدیل می شوند که هیچ حقیقتی ندارد.
7- دگرگونی دریاها: دگرگونی دریاها در قرآن با دو واژه «تسجیر»: (برافروخته شدن) «و اذا البحار سجرت» و «تفجیر» (منفجرشدن): «و اذا البحار فجرت» بیان شده است. در معنای این دو واژه نظرات گوناگونی ارائه شده است؛ مانند: به هم پیوستن آبهای زمین و پرشدن و یکی شدن دریاها، خشک شدن دریاها و برافروخته شدن و آتش گرفتن دریاها. برخی گفته اند: دریاها با متلاشی شدن کوه ها در میان آنها پر می شود و آب سراسر خشکی را فرا می گیرد. برخی دیگر احتمال داده اند که بر اثر زمین لرزه و آتشفشان ها آب دریاها با مواد مذاب زمین که در حال غلیان و جوشش است برخورد کرده، دچار برافروختگی شود. یا به واسطه سقوط پاره های ستارگان آسمان که هنوز خاموش نشده و افتادن آنها، دریاها به حالت غلیان و جوشش درآید. پاره ای از مفسران برافروختن و سوختن آب دریاها را به سبب تجزیه شدن دو عنصر آب، یعنی اکسیژن و هیدروژن و سوختن آنها دانسته و با این دیدگاه به دنبال ارائه تفسیری علمی از این رخداد برآمده اند.
بدین ترتیب با فروپاشی کامل نظام طبیعی، آسمان و زمین ساختاری نوین پیدا می کند: «یوم تبدل الارض غیرالارض و السموت.» همچنین گفته شده است «با تدبر کافی در آیات مربوط به تبدیل زمین و آسمان می توان فهمید که مراد از این «تبدیل» آن معنایی که معمولا به ذهن می رسد نیست، بلکه مراد این است که نظام دنیا کاملا از بین رفته و نظامی دیگر با شئونی دیگر غیر از آنچه ما تصور می کنیم پدید می آید.»
برخی در توضیح چگونگی تبدیل آسمانها و زمین گفته اند: اهل بصیرت، پیش از وقوع قیامت امور و احوال آخرت را با چشم اخروی می بینند و برای مشاهده روز قیامت، به مرگ طبیعی نیازی ندارند؛ زیرا با تبدیل نشئه دنیوی آنها به نشئه اخروی و تبدیل گوش ها و چشم ها و حواس آنها به گوش ها و چشم ها و حواس اخروی، همه موجودات آسمان و زمین نیز نزد آنان تبدیل می گردند؛ زیرا هریک از موجودات طبیعی دارای دو نشئه است که نشئه دنیوی آنها با حواس دنیوی و نشئه اخروی آنها با بدل شدن این حواس به حواسی اخروی قابل مشاهده است و آیه 48 ابراهیم به این تبدیل اشاره دارد (اسفار، ج9، ص282) و بیشتر اهل بهشت هم اکنون در بهشت اند؛ چنان که بیشتر اهل جهنم نیز هم اکنون در جهنم اند؛ ولی به سبب نداشتن حواس اخروی آن را درک نمی کنند و آخرت با از بین رفتن حجاب ها و ظهور حقایق و زوال تعینات و تمیز حق از باطل، حاصل می شود. (تفسیر صدرالمتالهین، ج7، ص.19)

     بنابراین در اینجا اشاره شده است به بیان بعضى از حوادث هول انگیز و وحشتناک پایان این جهان و شروع رستاخیز و آن یا زلزله تمام کره زمین است بر خلاف زلزله هاى معمولى و موضعى و مقطعى و یا اشاره به زلزله معهود یعنى زلزله رستاخیز است.

     به هر صورت که باشد آن زلزله چنان زمین را زیر و رو مى کند که به تعبیرى انسانها از درون قبرها به خارج پرتاب میشوند و گنجها درون زمین به بیرون مى ریزند که مایه حسرت دنیاپرستان بى خبر میشود و یا اینکه چنان مواد مذاب و سنگین از درون زمین بیرون فرستاده میشود وبه دنبال آن زلزله عظیم روى مى دهد که انسان از دیدن این صحنه هاى بى سابقه سخت متوحش میشود وآنچنان تعجب میکند که مى گوید زمین را چه مى شود که اینگونه مى لرزد؟ و این تعجب و سؤال ناشى از آن نفخه اُولى است که نفخه پایان جهان است زیرا زلزله عظیم در پایان جهان رخ مى دهد و در آن روز است که همانند آنچه از دل زمین بیرون مى ریزد اعمال انسانها هم اعم از خوبیها و بدیها و اعمال زشت و خوب و خیر وشر بر ملا میشود و یکى از مهمترین شهود اعمال انسان در آن روز همین زمین است که ما اعمال خود را بر روى آن انجام مى دهیم و شاهد و ناظر ماست.

     لذا با توجه به اینکه همه اینها علامتى است به اینکه انسانها در نهایت به طرف خداوند بازگشت خواهند کرد وبراى محاسبه اعمال در قیامت حاضر خواهند شد و قیامت روزى است حق و شدنى و براى تاکید به این مهم که قیامت به چه صورت واقع خواهد شد که تاکنون علاماتى از آن نیز در سوره هاى قبل آمده است این سوره نیز یکى دیگر از علامات ظهور قیامت را بیان مى کند که آن زلزله است . لذا این سوره به نام «زلزال» به معنى زمین لرزه نامگذارى شده است.

                            

                                      برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید 

 

::تاریخ :  ۱۳بهمن ماه سال 1391 | ۸:۴۷ PM | توسط : علیرضا ماجدی نیا::

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد