ســوره اخـلاص [خالص کردن] (خـالـص بـودن)
این سوره از توحید پروردگار و یگانگى او سخن مى گوید و چنان توصیف از یگانگى خداوند مى کند که نیازى به توضیح اضافه نیست.
در روایات و منابع قدیمىتر از آن به سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» یاد شده است؛ با این حال مجموعاً 20 نام که اکثر آنها اوصافى بر گرفته از مضمون سوره یا روایاتِ آثار و فضایل است براى آن یاد شده:
- توحید (زیرا مضمون سوره فقط مشتمل بر معارف توحید است).
- اخلاص (چون معتقد به این سوره مؤمن مخلص است یا آن که خداى تعالى قارى آن را از دوزخ خلاصى مىبخشد یا براى آن که این سوره بر صفات سلبیه خدا مشتمل است. از این رو خدا را از صفات نقص خالص مىگرداند).
- نسبةالرب (برگرفته از روایاتى چند منقول از رسول خدا صلى الله علیه و آله، ائمه معصومین و نیز صحابه که این سوره را نسب و صفت پروردگار معرفى کردهاند) بنا به روایتى از امام صادق علیه السلام خداوند در معراجِ پیامبر خطاب کرده است: «اقراء قل هو اللّه أحد کما أنزلت فإنّها نَسَبى و...». (الکافى، ج 1، ص 91).
- مُقَشْقَشَه (با سوره کافرون مُقَشْقَشان نامیده شدهاند؛ از آن رو که این دو سوره قارى را از شرک و نفاق دور مىکنند).
- مُحضَرَه (زیرا هنگام قرائت فرشتگان براى استماع آن حاضر مىشوند).
- مُنفِّره (چون قرائت آن شیطان را دور مىکند).
- نور (برگرفته از روایتِ «إِن لکل شىء نوراً و نور القرآن قل هو الله أَحد»).
- اساس (براى آن که بر توحید یعنى اساس دین مشتمل است یا برگرفته از حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله که آسمانها و زمینهاى هفتگانه را بر «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» استوار مىداند).
- امان (زیرا اعتماد به آن امان از عذاب الهى است).
- برائت (براى آن که رسول خدا صلى الله علیه و آله شخصى را که این سوره را قرائت کرده بود، از شرک مبرا دانست).
- مانعه (بر گرفته از روایتى از ابنعباس که این سوره مانع از عذاب قبر و شعلههاى آتش است).
- جمال (در حدیث آمده: «إِنّ الله جمیل و یحبّ الجمال» و رسول خدا صلى الله علیه و آله در تفسیر جمیل، صفات ذکر شده در این سوره را بیان کرده است).
- ولایت (قارى آن عارف به خداوند با صفات ذکر شده در این سوره و از اولیاى الهى مىشود).
- معرفه (برگرفته از حدیث رسول خدا صلى الله علیه و آله که درباره تلاوت کننده این سوره فرمود: این بنده پروردگارش را شناخت).
- نجات (چون موجب نجات از اعتقاد به تشبیه و کفر در دنیا و نجات از آتش، در آخرت مىشود).
- مُعوّذه (در پارهاى روایات این سوره با دو سوره فلق و ناس «معوذات» خوانده شدهاند و نقل شده که رسول خدا صلى الله علیه و آله با قرائت این سه سوره، شمارى از اصحاب خود را تعویذ کرده است).
- مُذکِّره (براى آن که قرائت آن توحید خالص را به یاد مىآورد).
- شافیه، تجرید، تفرید و صمد. (التفسیر الکبیر، ج 32، ص 175ـ176)
«صمد» پس از دو نام «اخلاص» و «توحید» و نیز «نسبة الرب» مشهورترین نام سوره است که از یک سو این نام تنها در همین سوره از قرآن آمده و از سوى دیگر مهمترین واژه این سوره است که توجه مفسران به آن جلب شدهاست.
خداوند تبارک و تعالی بعد از آنکه قرآن را برای تمامی " ناس " مردم – فارغ از هر سنخ و جنس و طبقه و نژادی که هستند – نازل کرده است و هشدار میدهد که به من ( یعنی خدای ناس ) پناه ببرید(از جهت نزول آیات) سوره اخلاص را نازل میکند که میخواهد بفرماید؛ من که خدای شما "ناس" هستم؛ کسی هستم که احد و واحد و صمد و نزائیده و نزاده و بی همتایم؛ باین کس پناه ببرید. یعنی بعد از هشدار و آگاهانیدن؛ معرفی میکند که به چه موجودی و با چه صفاتی باید پناهنده شوید. چرا که وقتی بشر؛ راه گم کند برای تامین خویش به بت؛ دخان و هر چیز دیگری پناهنده شده و میشود.
از یک جهت وقتی که به کل پیام الهی توجه کنیم و یا در واقع به متن اصلی پیام تمامی انبیاء تامل داشته باشیم، به روشنی در می یابیم که اسّ و اساس و عصاره کلام آنها؛ دعوت به توحید و یکتاپرستی است. و زدودن آثار شرک و دوئیت و چندیت از عقائد بشری. با این توجه به روشنی اهمیت و ارزش سوره اخلاص معین و مشخص میشود که در واقع شاید کل قرآن در این 4 آیه خلاصه شده باشد و بی جهت نیست که آنهمه فضیلت در آن بیان نموده اند. شاید اگر نبود کلام الهی جز همین سوره و همین 4 آیه مختصر؛ برای اهل بینش و بصیرت کافی بود که کل پیام پیام الهی را دریابد و رهنمون شود.
به کرات شنیده ایم که در روایتی آمده؛ خواندن سه(3) مرتبه این سوره ارزش قرائت کل قرآن را خواهد داشت. یعنی علت 3 بار خواندن را یا همان ارزش گذاری یک سوم هربار قرائت به نسبت کل را؛ بدین جهت دلیل آورده اند که چون قرآن مشتمل بر سه بخش میباشد:
1 – توحید و خداشناسی (عقائد)
2 – احکام و قوانین
3 – تاریخ و سرگذشتها
لذا مساله توحید ثلث مطالب قرآن است و ارزش یک سوم قرائت؛ که سوره اخلاص بخش اول یا همان ثلث قرآن را در بر دارد. بنابراین خواندن سه بار آن مساوی با خواندن کل قرآن است.
فقها نیز با استناد روایاتی که در فضیلت سوره اخلاص ذکر شده است غالبا در فتوای خود امتیازاتی را برای آن در مقایسه با دیگر سوره ها قائل شده اند:
اولا – اینکه چنانچه نمازگزاری بعد از سوره حمد شروع به قرائت اخلاص نماید نمیتواند قبل از اتمام سوره آنرا رها نماید و مشغول خواندن سوره دیگری شده ولی چنین حکمی در مورد دیگر سوره های قرآن وجود ندارد، مگر سوره کافرون.
ثانیا – چنانچه یک سوره در هر دو رکعت نمازی خوانده شود کراهت دارد ولی سوره اخلاص از این کراهت مستثنی است یعنی میتوان در تمام رکعات نماز پی در پی آنرا قرائت کرد.
ثالثا – مستحب شده است که در هر نماز یومیه بعد از حمد لااقل یک سوره اخلاص خوانده شود تا هیچ نمازی از سوره اخلاص خالی نباشد.
همچنین در باب این سوره آمده است که یهود از رسول اکرم(ص) تقاضا نمودند که خداوند را براى آنان توصیف کند. پیمغبراکرم(ص) سه روز سکوت کردند و پاسخى ندادند تا این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کردند .
این سوره خداى تعالى را به احدیّت ذات و بازگشت ما سوى الله در تمامى حوائج وجودیش به سوى او و نیز به اینکه احدى نه از ذات و نه در صفات و نه در افعال شریک او نیست مى ستاید و این توحید قرآنى توحیدى است که مختص به خود قرآن است و تمامى معارف یعنى اصولى و فروعى و اخلاقى اسلام بر این اساس پى ریزى شده و در این سوره خلاصه شده است و از جهت دیگر بر طبق روایات این سوره را با یک ثلث قرآن برابر دانسته اند.
این سوره نامهای زیادی دارد اما چون معمولاً در ترجمهها و قرآنهای عربی از نام اخلاص استفاده میشود لذا این نام مورد نظر قرار می گیرد.
«اخلاص» به معنى خالص بودن و پاک بودن از هر گونه بى آلایشى و موارد اضافى است. واخلاص درعمل بمعنى خالص انجام دادن آن عمل بخاطر اصل هدفىکه مورد نظر است و لاغیر.
خود کلمه اخلاص هم معانی زیادی دارد مثل نجات پیدا کردن یا خالص شدن یا انتخاب کردن و… و به تناسب بعضی از آنها وجه تسمیههایی هم در تفاسیر یا لغت نامهها آمده است.
نام این سوره را اخلاص نامیدند چون با خواندن آن انسان از آتش نجات پیدا میکند. یا اینکه نام این سوره را اخلاص نامیدند چون محض و خالص در توحید است یا توحید خواننده را خالص میکند. نمیتوان به طور یقینی گفت کدام وجه تسمیه در واقع مورد نظر بوده و شاید حتی چند وجه تسمیه با هم مدّ نظر بوده است اما با توجه به اینکه موضوع سوره توحید است و با توجه به بعضی فرهنگها به نظر میرسد معنای اصلی «خلص» همان خالص شدن یا محض شدن است، یعنی خالص شدن و معنای پاکی که در بعضی از ترجمهها آمده است هم در واقع نتیجه همین خالص شدن میباشد یعنی وقتی انسان ناخالصی ندارد میگویند پاک شده است.
به تعبیرى دیگر مى توان گفت که کل موضوعات قرآن در این سوره خلاصه شده است و به روشنى و خلاصه اساس توحید را بیان نموده است و آخر اینکه ذکر این آیات که از مهمترین آیات قرآن است بایستى با اخلاص همواره توأم باشد که اگر ذره اى ناخالصى در آن راه پیدا کند گوئى همه اصولِ امکان را زیر سؤال برده باشد.
پس بنده باید خود را براى خدا خالص سازد یعنى جز او کسى را نخواهد و در هیچ یک از حوائجش جز به او مراجعه ننماید و جز آنچه او اراده مى کند نکند و جز آنچه او مى خواهد عمل نکند. این همان اخلاص است.
بنابراین این سوره به نام «اخلاص» به معنى خالص بودن انسان براى خدا نامگذارى شده است.
برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید
::تاریخ : ۲۴ بهمن ماه سال 1391 | ۰۷:۱۹ PM| توسط : علیرضا ماجدی نیا::